بیم آن ندارم که روزی عاشقت شوم
بیم آن ندارم که کسی تو را از من بگیرد
بیم آن دارم که روزی تو خود را از من بگیری
بیم آن دارم که شب در وجود تو طوفان کند
خورشید مهر تو را پنهان کند
و برگ های طلایی دوستی را بر خاک اندازد
تو خود را از من مگیر
تو در من زاده شدی، تو در من پدید آمدی
و با تو امید پدید آمد
تو بمن لبخند زدی و روزهای جهان بمن لبخند زدند
رنگین کمان لبخند تو از ازل تا ابد گشوده است
و آسمان در زیر طاق چشمان تو جاریست
صبح از لبان تو سر می زند
و خورشید از نگاه تو
تو در میان من و تقدیر دریچه ای:
دریچه ای به روشنی آفتاب و گشادگی آسمان
تو خود را از من مگیر
من در تو و با تو زاده شدم
بگذار که در تو و با تو بمیرم
وقتی چشمانم غم تمام دنیا را به مهمانی فرا میخواند تو نیز با رفتنت این ضیافت را با شکوهتر میکنی
سلام خوبی...
زیبا بود........
سلام خانوم خوبین
وبلاگ شما جزئه بهتین هاست امیدوارم هر روز شاد باشی
بازم زدی تو تیریپ لاو که...؟
ای نـگاهـت رونق فـراوان مـن
در تـو معنی میشود دنیای من
ای کلامت بهترین اثبات عشق
با تـو بـودن آرزو و رویـای مـــن
موفق بـــــــــــــــــاشی .
ایول........
سلام
چطوری عکس میذارین توی وب لاگتون؟
می شه به منم یاد بدین؟؟؟؟
سلام:
ممنون که سر زدی!
من آپدیتم٬ خوشحال میشم سر بزنی...
موفق باشی...
مرد پرهیزکار
http://iparsaman.blogsky.com
iparsaman@gmail.com
بـاید خـریدارم شـوی تـا مـن خـریدارت شوم وز جان و دل یارم شوی، تا عاشق زارت شوم
من نـیستم چـون دیگران بـازیچه ی بازیگران اول به دام آرم تـورا، وان گـه گـرفتارت شوم