دوست دارم ۶ تا

دوست دارم عزیز دلم...!

دوست دارم ۶ تا

دوست دارم عزیز دلم...!

اگر و اگر..

    

اگر دروغ رنگ داشت
هر روز، شاید

ده ها رنگین کمان

در دهان ما نطفه میبست

و بیرنگی کمیاب ترین چیزها بود


اگر عشق، ارتفاع داشت
من زمین را در زیر پای خود داشتم

و تو هیچگاه عزم صعود نمیکردی

آنگاه شاید پرچم کهربایی مرا در قله ها

به تمسخر میگرفتی


اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت
عاشقان سکوت شب را ویران میکردند


اگر براستی خواستن توانستن بود
محال نبود، وصال

و عاشقان که همیشه خواهانند

همیشه میتوانستند تنها نباشند


اگر گناه وزن داشت
هیچ کس را توان آن نبود که گامی بردارد

تو از کوله بار سنگین خویش ناله میکردی

و شاید من، کمر شکسته ترین بودم


اگر غرور نبود
چشمهای مان به جای لبها سخن نمیگفتند

و ما کلام دوستت دارم را

در میان نگاه های گهگاه مان جستجو نمیکردیم


اگر دیوار نبود
نزدیک تر بودیم،

همه وسعت دنیا یک خانه میشد
و تمام محتوای یک سفره

سهم همه بود

و هیچکس در پشت هیچ ناکجایی پنهان نمیشد


اگر ساعتها نبودند
آزادتر بودیم،

با اولین خمیازه به خواب میرفتیم
و هر عادت مکرر را

در میان بیست و چهار زندان حبس نمیکردیم


اگر خواب حقیقت داشت
همیشه با تو در کنار آن ساحل سبز

لبریز از ناباوری بودم

هیچ رنجی بدون گنج نبود

اما گنجها شاید، بدون رنج بودند


اگر همه ثروت داشتند
دلها سکه را بیش از خدا نمی پرستیدند

و یکنفر در کنار خیابان خواب گندم نمیدید

تا دیگری از سر جوانمردی

بی ارزشترین سکه اش را نثار او کند

اما بی گمان صفا و سادگی میمرد،

اگر همه ثروت داشتند

اگر مرگ نبود
همه کافر بودند

و زندگی بی ارزشترین کالا بود

ترس نبود، زیبایی نبود

و خوبی هم، شاید


اگر عشق نبود

به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟
کدام لحظه نایاب را اندیشه میکردیم؟

و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟

آری! بیگمان پیش از اینها مرده بودیم

اگر عشق نبود


اگر کینه نبود
قلبها تمام حجم خود را در اختیار عشق میگذاشتند

من با دستانی که زخم خورده توست

گیسوان بلند تو را نوازش میکردم

و تو سنگی را که من به شیشه ات زده بودم

به یادگار نگه میداشتی

و ما پیمانه هایمان را در تمام شبهای مهتابی

به سلامتی دشمنانمان می نوشیدیم



اگر خداوند یک آرزوی انسان را برآورده میکرد
من بیگمان
دوباره دیدن تو را آرزو میکردم
و تو نیز
هرگز ندیدن من را

آنگاه نمیدانم

براستی خداوند کدامیک را میپذیرفت؟

  

 

نظرات 14 + ارسال نظر
سلاخ سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 09:42 ب.ظ

روزگاریست همه عرض بدن می خواهند **** همه از دوست فقط چشم ودهن می خواهند >>>> دیو هستند ولی مثل پری می پوشنند **** گرگهای که لباس پدری می پوشند >>> انچه دیدند به مقیاس نظر می سنجنند **** عشقها را همه با دور کمر می سنجنند >>>> خوب طبیعی ایست که یک روزه به پایان برسد **** عشقهای که سر پیچ خیابان برسد >

...!

بعدا میگم سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:28 ب.ظ

مگه چکارت کردن

...!

امین چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 08:12 ب.ظ http://www.your-jojo.blogsky.com

delam mikhad behet begam dooset daram room nemishe off mizaram....delam mikhad ta on mishi biam ke ba ham chat konim room nemishe ta on mishi man off misham....delam mikhad too voice chata dad bezanam man ashegham asheghe to room nemishe ta voice midi rad mikonam...delam mikhad ta poshte net bet mobamo bedam room nemishe behet migam mob nadaram...hala kojayi ke bebini man chejoori room mishe send to all konam ke ashegham asheghe to ey (friend list)e azizam ino baraye kolle friend listet befrest motmaen bash ooni ke dooset dare barat off ya pm mizane ke asheghete(hamisheeeeeee)

Prince Of Persia پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 06:54 ق.ظ http://persianmafia.blogsky.com

سلام
وبلاگ جدید و عاشقانه من که خیلی زیباست بیبین
پرشین مافیا که نرفتی اینو بورو خوب
البته پرشین مافیا از رده خارج نشده و اون هنوز وبلاگ خوب منه
www.love-2-love.blogsky.com

nasim یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:19 ب.ظ

web loge ghashangi dari

مرسی..

sMd یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 12:44 ب.ظ http://dosetdaram6ta.mihanblog.com

این دوماین وبلاگم باحاله نه
ببخشید از اسم تو کی کردم

E M I N 3 M یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 05:40 ب.ظ http://www.eminem-sagsefat.mihanblog.com

baba ashegh delsookhte bemiram elahi ke toro injoori nabinam felan

hamidreza یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 07:17 ب.ظ http://enrique65.blogfa.com

شاید یه کسی شبها برای اینکه خواب تو رو ببینه به خدا التماس میکنه

شاید یه کسی به محض دیدن تو دستش یخ میزنه و تپش قلبش مرتب بیشتر میشه

مطمئن باش یکی شبها به خاطر تو توی دریای اشک میخوابه



ولی تو اونو نمی بینی...

سیاوش دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:40 ب.ظ http://faryadeasheghane.blogsky.com

بر سر در خانه ی قلبم نوشتم : «ورود ممنوع ! » عشق آمد و گفت : من بی سوادم !!!

سکوت شیشه ای دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:56 ب.ظ http://www.mehrgostar.blogfa.com/

آن زمان که خورشید آسمان وجودم به استقبال شب میرود تششع نورانی و هستی بخش نگاهت را از من دریغ مدار. در دلم چراغی است که آخرین سوسوی شعله های سرد و روشنای کورش را براین وجود سرد و پیکر یخ زده ارزانی میدارد دگر اورا تاب و توان ستیز با این تنهایی نیست قدری بتاب براین پیکره سرد و ماتم زده ام.

باشد که زندگی دوباره در این رگ های خشکیده
وبی روح جاری گرددو خاطره لحظه شکوه و تجلی عشق راکه همچون شهدی گوارای وجود پر وجود هر اهل دلی است را همچون گذشته به سینه بسپار که چه خوب امانت داری است و همواره گرمی بخش دستانی باش که به سویت دراز شده است تمنا به
Written by mehrgostar

سیاوش چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 09:49 ق.ظ http://faryadeasheghane.blogsky.com

اگه وقت کردی آپ کن

sMd چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:24 ق.ظ http://persianmafia.blogsky.com

سلام
ببخشید من اشتباه کردم
لطفا جواب بده

باشه

بهار شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:35 ق.ظ

بازم خوبه.......!٬

EMINEM پنج‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:33 ب.ظ

SALAM KHAHAR JOONE KHOOBE KHODAM BABA AJAB WEBLOGI BE HAM ZADI PANJ GANJE NEZAMI PISHESH LONG MINDAZE KHEYLI BAHALAN VALI NEMITOONAM HAMASHO BEKHOONAM BE ZOODI

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد